Jump to ratings and reviews
Rate this book

Early Islam and the Birth of Capitalism

Rate this book
Early Islam and the Birth of Capitalism proposes a strikingly original thesis—that capitalism first emerged in Arabia, not in late medieval Italian city states as is commonly assumed.
Early Islam made a seminal but largely unrecognized contribution to the history of economic thought; it is the only religion founded by an entrepreneur. Descending from an elite dynasty of religious, civil, and commercial leaders, Muhammad was a successful businessman before founding Islam. As such, the new religion had much to say on trade, consumer protection, business ethics, and property. As Islam rapidly spread across the region so did the economic teachings of early Islam, which eventually made their way to Europe.

Early Islam and the Birth of Capitalism demonstrates how Islamic institutions and business practices were adopted and adapted in Venice and Genoa. These financial innovations include the invention of the corporation, business management techniques, commercial arithmetic, and monetary reform. There were other Islamic institutions assimilated in charities, the waqf, inspired trusts, and institutions of higher learning; the madrasas were models for the oldest colleges of Oxford and Cambridge. As such, it can be rightfully said that these essential aspects of capitalist thought all have Islamic roots.

238 pages, Hardcover

First published January 1, 2014

11 people are currently reading
182 people want to read

About the author

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
13 (34%)
4 stars
10 (26%)
3 stars
10 (26%)
2 stars
2 (5%)
1 star
3 (7%)
Displaying 1 - 10 of 10 reviews
Profile Image for Navid.
114 reviews80 followers
June 29, 2024
موضوع تغییرات حقوق مالکیت پس از ظهور ادیان، موضوع جالبی برای من بود و برای همین به سراغ این کتاب رفتم‌.
از کتاب انتظار نداشتم به معنای امروزیِ «کاپیتالیسم» بپردازد.
آنچه امروزه «کاپیتالیسم» نامیده می‌شود نتیجه‌ی نظام و ارزش‌های لیبرال است (در معنای کلاسیک، نه لزوما آنچه در حال حاضر به احزاب لیبرالِ غرب گفته می‌شود) و آزادی اقتصادی به عنوان یکی از ارزش‌های لیبرال از سایر ارزش‌های لیبرال تأثیر می‌گیرد و بر آن‌ها تأثیر می‌گذارد. به همین خاطر قبلاً هم گفته‌ام: آزادی سیاسی و اجتماعی را نمی‌توان بدون آزادی اقتصادی داشت و بالعکس.
بنابراین صحبت از کاپیتالیسمِ امروزی در هزار سال پیش کمی بی‌معناست.
چطور می‌شود از بازار آزاد بدون حاکمیت قانون صحبت کرد؟ وقتی جامعه‌ای مثل عربستان به صورت قبیله‌ای اداره می‌شده و افراد در برابر قانون یکسان نبوده‌اند و نظام برده‌داری تا قرن‌ها پس از اسلام ادامه داشته، چطور می‌توان از بازار آزاد و کاپیتالیسم طبق تعریف امروزی صحبت کرد؟
آیا بدون آزادی بیان که جلوی فساد در بازار را بگیرد و شفافیت بازار را افزایش دهد، می‌توان از بازار آزاد به معنای امروزی سخن گفت؟
برخی از مفاهیم لیبرالیسم از جمله حاکمیت قانون و آزادی بیان، مفاهیم نسبتاً مدرنی هستند و شاید نباید آن‌ها را به معنای امروزی در ادیان هزار ساله جستجو کرد.
با این وجود می‌توان ریشه‌ی بعضی از آزادی‌های اقتصادی را در گذشته و در ادیان هم دید.
مثلا در مورد «مالکیت» می‌توان به تاریخ نگریست. مالکیت و حقوق آن مسئله‌ای است به قدمت پیدایش بشریت. (و حتی در سایر جانداران)
از ابتدای پیدایش انسان و از ابتدای تشکیل جوامع و حکومت‌ها، موضوع مالکیت و حقوق آن همواره موضوع بحث و مناقشه بوده است.
به نظر می‌رسد در یک نگاه کلی، ادیان ابراهیمی «مالکیت خصوصی» را به رسمیت می‌شناخته‌اند. مخالفت کارل مارکس با ادیان، جنبه‌های مختلفی دارد، اما همین مسئله‌ی به رسمیت شناختن مالکیت خصوصی، می‌توانست یکی از علت‌های مهم مخالفت با دین در نوشته‌های او باشد‌. زیرا «مالکیت عمومی ابزار تولید» از پایه‌های مهم نظریه‌ی او بود.
«تجارت آزاد» و «دخالت حکومت در قیمت‌گذاری» دو مسئله‌ی مهم دیگر هستند که می‌شود به آن‌ها نگاهی تاریخی هم داشت.
برخی معتقدند نظام لیبرال را می‌توان دارای ریشه‌های دینی هم دانست. حداقل در مورد اخلاق پروتستان با احتمال بالایی می‌شود گفت که در پیدایش لیبرالیسم و کاپیتالیسم امروزی نقش داشته است:
ماکس وبر معتقد بود سرمایه‌داری از چارچوبی ذهنی نشئت گرفته که زاییده و پرورده‌ی پروتستانیسم است.

با این حال به نظرم در مورد کاتولیک‌ها، یهودیان، و مسلمانان، قضیه پیچیده‌تر از این حرف‌هاست.

در هر صورت، متاسفانه کتابِ حاضر تقریباً ناامیدم کرد.

چکیده‌ای از کتاب
نویسنده‌ی کتاب محققی در حوزه‌ی تاریخ اقتصادی ادیان است و کتابِ حاضر معروفترین اثر اوست.
کتاب، تاریخ اسلام پیش از پیامبر اسلام تا خلفای راشدین و چند قرن بعد از ظهور اسلام، بررسی می‌کند.
ساختار کتاب شبیه کتاب‌هایی است که بارها در ایران چاپ شده و در مدارس و دانشگاه‌ها هم استفاده شده، گرچه پیام و محتوای کتاب نسبتاً متفاوت است.
نظریه‌ی اصلی نویسنده در کتاب این است که ریشه‌های کاپیتالیسم را در تاجران ونیزی یا کمپانی‌های هلند و انگلستان جستجو نکنید، سرمایه‌داری هم مثل بقیه‌ی چیزهای خوبِ دنیا در اسلام وجود داشته و غربی‌ها بعدها از ما یاد گرفته‌اند و اگرچه در حال حاضر اثری از کاپیتالیسم در بسیاری از کشورهای مسلمان نمی‌بینید، در گذشته، خودمان «کاپیتالیسم‌ اسلامی» داشته‌ایم! خلاصه که نویسنده معتقد است زایش سرمایه‌داری را باید در تاریخ اسلام جستجو کرد نه غرب.
مهمترین استدلال نویسنده در کتاب درباره‌ی این موضوع حدیثی است که در آن پیامبر گفته: «قیمت‌ها دست خداست»
همینطور اشاره‌هایی هم به مالکیت خصوصی، آزادی تجارت، کاهش مالیات‌ها (زکات برای مسلمانان، جزیه برای غیر مسلمانان) ، صفر کردن مالیات شرکت‌ها و صفر کردن تعرفه‌ی گمرکی، قوانین سرمایه‌گذاری (مضاربه) و نظام تامین اجتماعی دارد.
عربستان پیش از اسلام
عربستان سرزمینی خشک و بی‌آب و علف بود که توانایی تولید محصولات کشاورزی و دامپروری را در ابعاد گسترده‌ نداشت (و خبری هم از فروش نفت امروزی نبود)
به این ترتیب، مهمترین منبع خلق ثروت در عربستان و به خصوص مکه، تجارت بود.
شرایط ژئوپلیتیک مکه به صورتی بود که در مسیر تجارت قرار می‌گرفت.
به علاوه پیش از ظهور اسلام، شرایطی پدید آمد که هر قوم و قبیله‌ای توانست بت و خدای مخصوص خود را در کعبه قرار دهد و کعبه برای بسیاری از اقوام جنبه‌ی زیارتی پیدا کرد.
به این ترتیب مکه به شهری پررونق و دارای بازار بزرگ و اقتصاد قدرتمند تبدیل شد و اشراف آن ثروتمند شدند.
پیامبر اسلام هم از دوران کودکی به تجارت مشغول بود و به گفته‌ی نویسنده‌ی کتاب، در بیشتر عمر خود مشکلی از نظر مالی نداشت (به استثنای دوران تحریم‌های اقتصادی) و می‌توان وی را در مقایسه با عیسی و موسی در زمره‌ی پیامبران نسبتاً ثروتمند به حساب آورد و باز به ادعای نویسنده، در هنگام وفات، او ثروتمندترین مَردِ عربِ زمانه بود.
به این ترتیب پیامبر اسلام از کودکی با مفاهیم تجارت آشنا بود.
پس از اسلام
پس از ظهور اسلام و مهاجرت پیامبر به مدینه، به گفته‌ی نویسنده، او در مدینه مکانیسمی شبیه به بازار آزاد پدید آورد.
زمانی که قحطی بر شهر حاکم شد، بسیاری از مسلمانان از پیامبر خواستند که برای کالاهای کمیاب قیمت تعیین کند تا فروشندگان نتوانند آن را گران بفروشند.(این دخالت در قیمت‌ها در حکومت‌های همان زمان هم رایج و پذیرفته شده بود)
طبق حدیثی که در کتاب نقل شده (و اگر اشتباه نکنم مورد پذیرش بیشتر آخوندها هم هست) پیامبر تعیین قیمت را نپذیرفت و گفت تعیین قیمت‌ها خارج از مسئولیت اوست ، خدا اختیار تعیین قیمت به او نداده است و «قیمت‌ها دست خداست»
قیمت‌ها دست خداست یا همان دست نامرئی آدام اسمیت!؟
به گفته‌ی نویسنده، جمله‌ی قیمت‌ها دست خداست، تحول بزرگی در زمانه‌ی خود بود، چون در بسیاری از حکومت‌های جهان، از جمله در عربستان، تعیین قیمت‌ها توسط حکومت امری بود پذیرفته شده و مسلمانان نیز با توجه به قحطی به شدت خواستار تعیین قیمت‌ها توسط پیامبر بودند.
نویسنده جمله‌ی «قیمت‌ها دست خداست» را معادل «دست نامرئیِ بازار» آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل می‌داند. بدون اینکه اشاره‌ای به پایه‌های نظری استدلال آدام اسمیت داشته باشد. او پیامبر اسلام را بنیان‌گذار اقتصاد بازار می‌داند، بدون اینکه تعریف دقیقی از اقتصاد بازار و سابقه‌ی آن پیش از پیامبر اسلام داشته باشد. از نظر نویسنده:
در حوزه‌ی سیاست‌گذاری اقتصادی پیامبر اسلام طرفدار سرمایه‌داری رادیکال است، و مطلقاً هیچ اثری از محافظه‌کاری و اعتدال‌گرایی و مصلحت سنجی و سازش‌کاری در رویکرد ایشان دیده نمی‌شود.

نویسنده این تئوری را مطرح می‌کند که اساساً در اسلام این «گران‌فروشی» نیست که نکوهیده شده، بلکه «کم‌فروشی» است که گناه شمرده می‌شود.
به گفته‌ی نویسنده، مکانیسم بازاری که پیامبر در مدینه به راه انداخت، و اقدامات اقتصادی خلفای بعدی، باعث افزایش ثروت جوامع اسلامی تا قرن‌ها شد، تا سرانجام دیدگاه‌های اشاعره و بعضی از شاخه‌های صوفیه و عرفان، برخلاف آموزه‌های صدر اسلام، کسب ثروت را ناپسند شمردند، و از نظر نویسنده، این نگاه ضد تولید ثروت، در کنار دخالت‌های گاه و بیگاه حکومت‌های بعدی در اقتصاد و قیمت‌گذاری، مهمترین عواملی بودند که باعث افول اقتصادی مسمانان شدند.

ایرادات و انتقادات
متأسفانه با اینکه کتاب توسط نویسنده‌ای غربی نوشته شده، همان ایراداتی را دارد که در بسیاری از کتاب‌های نوشته شده توسط مسلمانان هم می‌بینیم.
۱- اطلاعات مختصرم به من می‌گوید منابعی که نویسنده در انتهای هر بخش برای گفته‌هایش ذکر کرده، از لحاظ کیفیت و قابل اعتماد بودن یکدست نیستند. به برخی می‌شود اعتماد کرد و برخی از روایات احتمال جعلی بودن بیشتری دارند. در کمال تعجب مترجم در سه-چهار مورد متوجه شده که روایت نویسنده در منبع اصلی وجود ندارد یا متفاوت است!
۲- نویسنده برای به کرسی نشاندن حرفش، از بسیاری از روایات برداشتی که دلش خواسته کرده و در اصطلاح، مصادره به مطلوب کرده است.
او روایات خلاف میلش را در کتاب نیاورده و حتی از برخی از نکاتی که در کتاب آمده هم به سادگی عبور کرده است.
مثلا شبیخون زدن به کاروان‌های تجاری که در کتاب آمده چه نسبتی با کاپیتالیسم دارد آقای نویسنده؟
پیچیدگی‌های مالکیت وقفی چطور؟
۳- اشکالی که در بسیاری از این گونه آثار می‌شود دید این است که به خواننده القا خواهند کرد که از روایات دینی در همه‌ی امور می‌شود استفاده کرد، پس به ریشه‌ها و سنت‌ها برگردید و همه‌ی علوم را اسلامی کنید تا همه‌چیز درست شود! نتیجه هم می‌شود «اقتصاد اسلامی»، «معماری اسلامی»، «طب اسلامی» و...
واکنش شایع جوان ساکن خاورمیانه که بسیاری از این «اسلامی کردن»ها را از نزدیک لمس کرده و مدعی است بهتر از نویسنده‌ی غربی از وضعیت فعلی اسلام سر در می‌آورد، این است که نویسنده هم دلش خوش است و نفسش از جای گرم بلند می‌شود! غرب را رها کن و بیا در کشور اسلامی و با اقتصاد اسلامی آشنا شو و لذت ببر!
نتیجه‌گیری شخصی من در مورد کتاب این بود که نویسنده کتاب را برای مخاطب اسلام‌گرا که به غرب مهاجرت کرده و شیفته‌ی پیشرفت‌های کاپیتالیسم شده، نوشته است تا بگوید نگران نباش! اسلام خودش مهد کاپیتالیسم بوده و اصلا کاپیتالیسم یک چیز اسلامی است! کتاب را بخر و بخوان و به خود ببال!

با این حساب اصلا خواندن کتاب فایده‌ای دارد؟
کتاب می‌تواند پاسخی باشد به مدعیانی که به بهانه‌ی اقتصاد اسلامی، دولتی کردن اقتصاد، سوسیالیستی کردن اقتصاد، و دخالت‌های همه‌جانبه‌ی حکومت‌ها را در اقتصاد توجیه می‌کنند.
شاید هم بزرگترین فایده‌ی خواندن کتاب این باشد که احتمال دارد خواننده به این نتیجه برسد که «اقتصاد اسلامی» معنای واضحی ندارد!

برداشت‌های اقتصادی از اسلام در هر دوره‌‌ای از تاریخ به سمت و سویی کشیده شده است و تقریباً برای انجام هر هدف اقتصادی می‌توانید به آیه و حدیث و روایتی آویزان شوید!
می‌خواهید در دوران مشروطه برای لغو امتیازنامه‌ی تنباکو استدلال اسلامی پیدا کنید؟ بفرمایید، استدلال رضایت خریدار و فروشنده هرگونه انحص��ر را در اسلام نفی می‌کند! می‌خواهید به نفع نزدیکان خودتان انحصار ایجاد کنید؟ بفرمایید این هم حمایت از تولید داخلی در اسلام و جواز انحصار!
می‌خواهید قیمت‌ها را آزاد کنید؟ بفرمایید این هم استدلالش در این کتاب! میخواهید همه‌چیز را قیمت‌گذاری کنید؟ حدیث مناسبش موجود است!

در دهه‌ها‌ی چهل و پنجاه خورشیدی که مارکسیسم در میان ایرانیان اوج گرفت، می‌بینیم که برداشت‌های سوسیالیستی از اسلام گسترده می‌شود. در کتاب‌های آن دوره اسلام‌گرایان کوشیدند بگویند اگرچه اسلام کمونیستی نیست، اما همان عدالتی که شما در سوسیالیسم به دنبالش هستید (طبیعتاً منظور از عدالت در این دوره، همان عدالت اجتماعیِ مارکسیست‌هاست، برابری در ثروت، هرکس به اندازه‌ی نیازش!) ما در اسلام بهترش را داریم! ناگهان عدالت اجتماعیِ سوسیالیستی، مفهومی اسلامی می‌شود و ابوذر، اولین سوسیالیست مسلمان!
حالا در این کتاب نویسنده کوشیده بگوید اسلام، گرایشِ کاملاً کاپیتالیستی دارد.
اما ما مخاطبان خاورمیانه‌ای تناقض‌های زیادی را از نزدیک دیده‌ایم.
سوال اینجاست که باید احترام به مالکیت خصوصی در اسلام را باور کنیم یا برخی از مصادره‌های فله‌ای اسلام‌گرایان را؟
باید ممنوعیت قیمت‌گذاری در صدر اسلام را باور کنیم، یا قیمت‌گذاری بر بسیاری از کالاها را؟
باید تجارت آزاد در اسلام را باور کنیم یا ممنوعیت وارادات برای بسیاری از اقلام مورد نیاز مردم به بهانه‌ی تولید داخل را؟
آیا بهتر نیست به جای توسل جستن به مفهوم مبهم «اقتصاد اسلامی»، اقتصاد و اسلام را از هم جدا کنیم تا هر کدام به کار خودشان مشغول باشند؟ آیا بهتر نیست در اقتصاد، بر خرد و منطق خودمان و دانش و تجربه‌ها تکیه کنیم و نه بر فرضیه‌های مبهم دینی؟
آیا سکولاریزه کردن علوم مختلف هم به نفع علم و هم به نفع دین نیست؟
از ما گفتن بود، خود دانید!
Profile Image for Shantia.
111 reviews11 followers
September 8, 2023
نخستين موضوع كه از اولين صفحات به بعد خودش رو نشون ميده، عدم ذكر منبع تمام موضوعات و اشارات تاريخي است. و بعضي از منابع ذكر شده هم با توضيح مترجم در پانويس كه اين گفته در منبع مذكور پيدا نشد، توضيح داده شده است. يعني خيلي مستند نيست حرفاى نويسنده!
دوم اينكه به نظر ميرسه حداقل در يك مورد ترجمه سوره بروج، بر اساس ترجمه نويسنده از قرآن بوده، در حاليكه بهتر بود مستقيم از ترجمه قرآن استفاده ميشد!(ضمنا ترجمه آيات ذكر شده از قرآن اشتباه است كه حالا يا اشتباه چاپي است يا اشتباه نويسنده يا مترجمين).
سوم اينكه، نويسنده نگاهي اسطوره اي و به تاريخ مخصوصا قبل از اسلام و ساده انگارانه به بعد از اسلام دارد كه البته با توجه به منابعي كه در كتابش بهره برده، دور از انتظار هم نيست.
چهارم، در فصل نه با عنوان به قدرت رسيدن خلفاي راشدين، منبع گفته هاي نويسنده از كتابي هست كه در قرن هفتم هجري نوشته شده!!! معناي ضمني اينه كه نويسنده به مطالبي كه دلخواهش بوده در متون تاريخي رو گزينش كرده تا كتابش رو سر و شكل بده.
پنجم، خرم سلطان! مترجم در صفحه ٢١٤، همسر سلطان سليمان، روكسلانا خانم را در پانويس 'معروف به خرم سلطان' نوشته است! احتمالا مترجم عزيز تحت تاثير سريال خرم سلطان بوده است!! اينهمه آدم رو ول كرده و هيچ توضيحي نداده، مثلا در مورد خود سلطان سليمان هيچي نگفته بعد در مورد زنش گفته!!! عجب!
خلاصه اينكه اين موارد رو ميشه خيلي ادامه داد!
در كل اينكه اين كتاب واقعا غير از مقدمه ارزش زيادي نداره. ارزش خوندن نداره.
Profile Image for Shakil Akther.
96 reviews6 followers
January 3, 2025
Reading the book, I understand that the author has excellent mastery of history but has little knowledge of Islam and the life of the Prophet (PBUH). He made some unsubstantiated remarks like "Muhammad (PBUH) was the wealthiest Quraish." At the same time, all the sources state that he was, at best, in the higher middle class, or "Muhammad (PBUH) married daughter of Abu Sufian (RA) for political reasons. At the same time, historically, it has no connection as history suggests that Abu Sufian did not get any help from Ramla bin Abu Sufian (RA) just before the victory of Makkah. He also made some comments that go against Islamic Shariah. For example, A Rahaman (RA) wore silk in Medina while it is prohibited in Islam for men to wear silk.
Even without considering those, this is a poor book, as I did not find a clear or substantial link between birth of capitalism and Islam rather I find interesting link on Islam and birth of taxation
Profile Image for Emre Ergin.
Author 10 books84 followers
February 3, 2023
Dil bilmediği için alandaki birincil kaynaklara gitmeden argüman kurmaya çalışması, bizim de konuyu öğrenmek için bu kitabı kıymetli bulmamız bayağı acınası.

Tek tük bulduğum objektif hata kitabın benim gözümdeki değerini sadece Ali Şeriati ekolüne bir karşı denge sağlamasına indiriyor. Kesin başka da vardır böyle hatalar ancak ben yakalayabilecek kadar bilmiyorum İslam tarihini. Birkaç tane de yok artık diyip kontrol edip doğru olduğunu gördüğüm şey de oldu çünkü. Sonuç olarak, olgun bir akademik eser değil. Yine de belgeli uydurmasyonda bizim bazı hurafe dolu köşetaşı kitaplarımızdan daha ileride.

Çevirisi ise çok kötüydü. Bayağı.
Profile Image for عائشة عبد الله.
198 reviews132 followers
April 1, 2024
حتى الآن لم يأتي الكتاب بجديد ولاباستنباط ذو معنى انما اعاد سرد السيرة النبوية من ناحية مصادر الانفاق والدخل ولي مأخذ كبير عليه بعدم تحري الدقة في المرويات عن الرسول فلخبط الحابل بالنابل ويورد مرويات غيرصحيحة ومشكوك في صحتها كأحداث مثبتة ولا أعتب كثيرا على المؤلف لجهله بهذه الثقافة والدين وإنماعتبي على الدار والمترجم الذي انتقى هذا الكتاب ضحل المعاني ضعيف الاستدلال لترجمته واضافته إلى المكتبة العربية،لا أنوي اكمال الكتاب حيث توقفت عند الصفحة 121 وارتأيت عدم اضاعة وقتي صدقا.
حتى الضحل في الثقافة الدينية سيجد هذا الكتاب متناقض وغير دقيق ولا يضيف أي جديد.
117 reviews1 follower
March 1, 2022
I'm between 4 and 5, it doesn't have an enormously critical eye towards the history but it is succint and a marvellous read. Would recommend for those less familiar with Islamic history as a good introduction.
21 reviews
May 27, 2024
Entelektüel açıdan okumaktan zevk aldığım sayılı kitaplardan biridir. Bununla beraber kitap alanıyla ilgili havas bilgiler içermektedir bu sebeple Finans/ İslamî Finans ile ilgilenmeyenlere cazip gelmeyeceği kanaatindeyim.
Displaying 1 - 10 of 10 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.