Farzaneh Milani is professor of Persian Literature and Studies in Women and Gender at the University of Virginia. She is the author of Veils and Words: The Emerging Voice of Iranian Women Writers and the coeditor and translator of A Cup of Sin: Selected Poems by Simin Behbahani.
قسمت ادبی کتاب حرف تازه ای برای من نداشت . دراین باب زیادخوانده وشنیده بودم . بازندگیِ – کوتاه - نامه اش هم کمابیش آشنابودم . آنچه جدید بود جزئیات بیشتراززندگی درخانه پدری و همراهی اش با ابراهیم گلستان بود . جزئیات بیشتررا نمی گویم . آنچه همدردی وتحسین مرابرانگیخت ، تسامح وگذشت فخری گلستان وبیش ازاوپرویزشاپوربود. طبعا "درباره دو "مضاف الیه " ) نظرم منفی ترشد. مثل اینکه درج مسایل این زندگی هم مثل افشای اسناد سیاسی پس از سی سال آزاد گردیده است .
برای من که شعرهای فروغ رو واقعا دوست دارم خوندن زندگینامهش و آشنایی با شخصیت و شرایط زندگیش لذتبخش بود. هرچندمن واقعا شک دارم خوندن نامههای شخصی افراد مشهور کار درستی باشه اما با این حال علاقهم به فروغ و کنجکاوی زیاد به این تردید غلبه کرد و قسمت نامهها رو هم خوندم. عشق فروغ تو نامههاش به گلستان هم باعث شد خیلی مشتاق آشنایی با گلستان بشم.
چرا زندگی شخصی فروغ و روابطش انقدر برای من جذابه؟ گاهی وسط خوندن کتاب به این فکر میکردم که دارم تو حریم خصوصی فروغ سرک میکشم، ولی این کتاب، مصاحبهها و نامهها دید خیلی خوبی نسبت به فروغ و فهم شعرهاش بهم داد. فروغی که با اینکه به هیچ انجمن و سازمانی وابسته نبود ولی با شعرها و رفتار و جسارتش تصویر جدیدی برای زن بودن ارائه داد.
يلفتني في هذا الكتاب جموح فروغ للحياة، ورغبتها في كسب الحياة فهي من نهلة نهر الحياة، ولا تهدأ حتى تأخذ المزيد والمزيد. ذكر في الكتاب أنها مريضة ثنائي القطب، ولا دليل علمي على ذلك. إلا أنني أميل إلى أنها أيا كانت أمراضها مبدعة وخرجت لنا بعبارات قوية على بساطتها، جميلة على سهولتها، وصادمة على ساذجتها. ملاحظة: الترجمة كانت في المجمل مقبولة لكنها للأسف لم تكن الأفضل.
سأكتفي بوضع أهم الاقتباسات التي لفتتني حيث كنت ألونها بألواني الخشبية على حسب انطباعي حول الاقتباس.
سه ستاره دادم به مقدمهی خانم میلانی و اظهارفضلهای بیجای ایشان و ۵ ستاره باید داد به مصاحبهی ابراهیم گلستان و نامههای فروغ فرخزاد که ممکن است این سالها رگ گردن عدهای را کلفت کند یا طعم خاطرات بعضیها را تلخ کند ولی برای پیشرفت تمدن و بشریت و علم و فرهنگ در هرجایی که چیزی پیش رفته بسیار بیشتر از اینها پردهها دریده و خیالها مکدر شده و حقیقت تلخ به مرور تلخی دلنشینی خواهد داشت
از نظر من فروغ تجسم آزادی بود، در محبس، اگر بشود حداکثر آزادی و حداکثر حبس را مجسم کرد، فروغ همین بود و تلاطمهایش نیز از این بود. او شادترین و غمگینترین انسانی است که من دیده ام. اگر شادی از راهی برود و غم از راهی دیگر و سرانجام این دو در نقطه ای بهم برسند، آن . .نقطه فروغ است. فروغ نقطهی ملاقات غم و شادی بود نامههای فروغ از نظر نگارشی و مثلا از زاویۀ فاخر بودن متن، به نظرم ارزش خاصی ندارد و نامهها نه فرم و ساختار عجیبی دارد و نه حاوی ادبیاتیست که به خودی خود، متنی متکی به واژه و جملهبندی باشد و سرپا در قالبی ادبی. هر چه هست در محتواست و همه چیز به سادهترین شکل. طوری که انگار فروغ به عنوان نویسنده، جلوی روی گیرندۀ نامه نشسته و دارد حرف میزند. این همان چیزیست که در اعتقاد فروغِ شاعر هم وجود دارد و معتقد است به استفاده از کلمههایی که ظاهرا شاعرانه نیست و از دلِ زندگی روزمره میآید. اینکه خانوم میلانی با گردآوری این نامه ها پاسخ این همه احساس رو داده واقعا جای تقدیر داره منکه لذت بردم خیلی وقت بود اینجور لبریز ا�� احساس نشده بودم... «دوستت دارم. خدا میداند که چهقدر دوستت دارم. آن قدر به تو بستهام و از تو هستم که انگار اصلا در تن تو به دنیا آمدهام و در رگهای تو زندگی کردهام و از دستهای تو سرازیر شدهام و شکل گرفتهام و از صبح تا شب در دایرهای که مرکزش یادها و خاطرات توست دارم دور می زنم. دور میزنم و هیچ چیز راحتم نمیکند. نه دریا، نه آفتاب، نه درختها، نه آدمها، نه فیلمها، نه لباسهایی که تازه خریدهام. نمیدانم چه کار کنم. بروم و سرم را به درختها بکوبم، داد بزنم، گریه کنم، نمی دانم. فقط میخواهمت.»
کتابی مفصل و خواندنی درباره فروغ ، با نگاهی بی طرفانه و موشکافانه اشعار و مدارک مربوط به زندگی حرفه ای فروغ را بررسی می کند. با نزدیکان و افرادی که با فروغ دوستی و یا اشنایی داشتند گفتگو می کند. پس از خواندن این کتاب اشعار فروغ را بیشتر درک میکنم و فضای اجتماعی جامعه و مردسالاری ان دوران برایم ملموس تر شد. همچنین، این کتاب مرا با دنیا، روند شکل گیری، مسایل پیرامون و تاثیر گذار بر زندگی ادبی فروغ اشنا کرد.
این کتاب برای من عزاداری واقعی برای مرگ شاعری مغموم و تاثیرگذار بر جامعه بود. انگار که با اسفی عمیق همین امروز خاکسپاری فروغ باشد. دردش تازه و تلخ. کاش همه کتابها درباره او همینقدر عمیق بود
تعاطفت كثيراً مع فروغ وأنا اقرأ الكتاب لقد عاشت في المكان/الزمان الخاطئ يحسب لها كتابتها الشعر كأنثى مستقلة وتمردت على الصورة النمطية لكتابة الشعر النسائي
فروغ فرخزاد نماد یک انسان طغیانگر و عاصیست که برای آنچه برایش ارزش محسوب شده است تماما مبارزه کرده است . فروغ بسیار برای من الهامبخش و تحسین برانگیز است. زنی آزاد و رها زحمتی که خانم میلانی برای کتاب کشیدهاند قابل تقدیر است هرچند جا پای ایشان در بعضی صفحات کتاب مشخص است. من باب مثال در مصاحبهای که بحث از موضوع کتاب یعنی فروغ و زندگینامه او خارج میشود لطفی برای خواننده ندارد. یعنی اینکه گلستان در مورد ایشان چه نظری داشته یا ایشان چه پاسخی به گلستان داده است چه ارتباطی با اسم کتاب دارد؟
جاهایی از کتاب مثل آخرین دیدار فروغ با کامیار، یا لحظه مرگ او، یا برخی توضیحهای ساده فروغ برای پدرش در نامهها غم بزرگی را در دلم ایجاد کرد. خیلی دردآور. چرا یک خواسته ساده یا یک اراده مشخص باید آنقدر برایش موانع فرهنگی و اجتماعی تراشیده شود؟
خیلی غمانگیز بود. سالهای نوجوانیام خیلی فروغباز بودم و تقریبا هر چه در مورد فروغ در کتابخانهی شهرمان بود را خوانده بودم. یادم است همان زمان هم خیلی متأثر میشدم وقتی چیزی در مورد فروغ میخواندم. ولی این چند روز که حین خواندن این کتاب خیلی دلم گرفته بود. بیشتر از چند نامه رو در یک نشست نمیتوانستم بخوانم! یادش جاوید و روانش شاد.
After finishing The Song of A Captive Bird, I couldn't let go of Forugh, so I searched for more books or biographies on the topic. After some research, I realized that Farzaneh Milani, who spent her life researching Forugh Farrokhzad, interviewing everyone who knew Forugh and gathering all reminders of her like letters, interviews, and other books on Forugh, is the best biography that I can choose. She managed to gather everything in one place, in one book.
You will find the biography of Forugh and her family, a literary analysis of her poems, a description of her other work (like the documentary The House Is Black), and her letters and photographs.
Not only I enjoyed the content of the book, but I also loved Milani's language. It was a pure pleasure.
این کتاب فوق العاده است، بعد از خواندن این کتاب تا چند روز بهش فکر میکردم، نمیخواستم شیرینی و لذت خوندنش رو با هیچ کتاب دیگری عوض کنم. زندگی پر تلاطم و شخصیت رو به رشد فروغ در زندگی بی نهایت جذاب وخوندنی است. نظرات و دیدگاههای خانم میلانی در خصوص شخصیت و زندگی این شاعر توانا جذابت این کتاب رو دو چندان کرده است، بعد از خواندن کتاب، شوق وافری پیدا کردم که زندگینامه زنان موفق کشورم رو بیشتر بخونم.
از اونجا که با خودم قرار گذاشتم هرچیزی که مرتبط با فروغ باشه رو بخونم ، این کتاب رو هم به زحمت پیدا کردم و خریدم . یه مدت البته تو خوندنش تنبلی کردم ولی خیلی خوشحالم که تو این زمان و مکانی که واقعا بهش نیاز داشتم ، خوندمش . در نهایت هم به نظرم زندگی فروغ ، شعرش بود و شعرش ، زندگیش...
کتابی که چاپش سروصدا داشت. بعد از خواندنش میتوانم بگویم بخش جذاب و تازهاش همان نامههای منتشرنشدۀ فروغ است. کتاب اطناب دارد و گاهی به مسائلی میپردازد که موضوع کتاب نیست، مثل هشت صفحه در نقد فیلم «خشت و آینه»ی گلستان یا نقد حقوق زنان در پینوشتی نیمصفحهای. متن مصاحبۀ فرزانه میلانی با ابراهیم گلستان هم در کتاب هست. چند بار وسط خواندن برگشتم به آغازش تا مطمئن شوم که متن همان گفتگوی گلستان با داریوش کرمی نیست، بس که سوالات و جوابها تکراری بود. بیش از پیش فهمیدم کریمی چه فرصت نابی را سوزانده است.